در این میان سکوت مجامع بین‌المللی نسبت به کنترل افغانستان از سوی طالبان؛ نشان می‌دهد افغانستان در حال قربانی شدن در میان منافع‌ قدرتهای غربی است

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آینه فارس، آنچه در روزهای گذشته از تحولات افغانستان مخابره می شود این است که همچنان همه چیز در هاله ای از ابهام قرار دارد؛ از طرفی روزهای گذشته شاهد پیشروی‌های سریع طالبان بودیم که حتی بدون شلیک یک گلوله، بسیاری از شهرهای افغانستان را به تصرف خود در آورد و مردم نیز به استقبال آنها رفتند و از طرف دیگر شاهد مذاکرات طالبان بانگاهی نو به پوسته زیرین طالبان شخصیت ها و سیاستمداران افغانی بودیم. اینکه چگونه می توان شهر ها را کوتاه ترین مدت به اشغال خود در آورد نشان می‌دهد طالبان پول های زیادی در اختیار دارد که ب اصرف آن می تواند افراد متنفذ و سرشناس هر منطقه و قبیله ای را با خود همراه کند و در نهایت شهرهای کشور را به تصرف خود در آورد.

به یاد داریم که در دهه ۹۰ میلادی این جریان اساساً با شعار صلح و یکپارچه کردن افغانستان روی کار آمد ولی پس از مدت کوتاهی جنایات این جریان را در افغانستان شاهد بودیم. قبل از پیشروی های اخیر طالبان با فشار آمریکا به دولت اشرف غنی در اثنای مذاکرات دوحه حدود پنج هزار نفر از زندانیان طالبان آزاد شدند. این افراد هسته اصلی نظامی جنبش طالبان بودند.

همچنین ضعف و فقدان پایگاه مردمی دولت مرکزی و استفاده نکردن از نیروهای بومی و اصیل کشور در مدیریت افغانستان باعث شد طالبان مجدداً طرح رونمایی از امارت اسلامی افغانستان را مطرح کند اما طالبان به خوبی می داند اگر از سوی جامعه جهانی و سازمان ملل به رسمیت شناخته نشود نمی تواند بر مشکلات فائق شود و امنیت رفاه و آبادانی را برای مردمش به ارمغان آورد.

نگاهی جدید در پوسته زیرین طالبان

افغانستان قربانی ابرقدرت ها

در این میان سکوت مجامع بین‌المللی نسبت به کنترل افغانستان از سوی طالبان؛ نشان می‌دهد افغانستان در حال قربانی شدن در میان منافع‌ قدرتهای غربی است. سئوال مهم این است که چرا آمریکا که به تنهایی روزانه ۳۰۰ میلیون دلار در این کشور در مدت ۲۰ سال هزینه کرده است حاضر می شود آنرا قربانی کند و وحشت را به جامعه افغانستان تزریق کند؟
باید توجه داشت که آمریکا تنها کشور در نظام بین‌المللی است که با طالبان توافق صلح امضا کرده است تا بتوانند از این طریق منافع خود را در افغانستان حفظ کنند، اما مسئله اینجاست که کشوری که در حال ترک افغانستان است چه نیاز به امضای توافق صلح دارد؟ این اقدام آمریکا در باب مذاکره با طالبان علاوه بر مشروعیت دادن به این گروه باعث شد تا آن‌ها اعتماد به نفس بیشتری برای رسیدن به قدرت پیدا کنند. در واقع، طرف آمریکایی با این اقدام طالبان را به رسمیت شناخت و به این گروه برای حرکت سیاسی و نظامی فضای بازی در عرصه بین‌المللی ارائه داد.

نگاهی جدید در پوسته زیرین طالبان

طالبان و رویکرد جدید
طالبان سعی دارند نشان دهند با گذشته تفاوت های بسیاری دارند به ویژه در موضوع دموکراسی و حقوق زنان اما هیچ کشوری در دنیا نمی تواند تضمین دهد که رفتار طالبان مانند گذشته نخواهد بود و با دقت مشغول راستی آزمایی اخبار منتشر شده از سوی آنها هستند تا بتوانند سیاستی متفاوت در برخورد با طالبان نسبت به آنچه که در دهه ۹۰ میلادی از آنها شاهد بودیم اتخاذ کنند.
نکته دیگر این است که در ۱۰ سال گذشته دو گروه به فکر خلافت و تشکیل امارت اسلامی افتادند یکی داعش در سوریه و سپس عراق و هم اکنون نیز طالبان در افغانستان اما اینکه چرا در حالیکه ملت های منطقه به دنبال خروج آمریکا از منطقه هستند تا بتوانند استقلال سیاسی خود را عملا بدست آورند ناگهان با پیروزی برق آسای گروه طالبان در تقریبا همه مناطق افغانستان روبرو می شویم امری که ما را ناخودآگاه به یاد تصرف داعش بر مناطقی از عراق می اندازد. حضور داعش در عراق باعث شد آمریکا مجدد به این کشور باز گردد. البته نباید از این نکته نیز غافل شد که کشورهای غربی به ویژه آمریکا و انگلیس همواره به دنبال اسلام هراسی با ارائه شکل های افراطی از آن بوده و هستند تا بتوانند حضورشان را در منطقه توجیه کنند و چهره مشعشع اسلام را ظلمانی و تاریک نشان دهند.

نگاهی جدید در پوسته زیرین طالبان

طالبان و آمریکا

سئوال دیگری که باید پرسید این است که آیا آمریکا می تواند بر طالبان تسلط داشته باشد و اساسا آنها از آمریکا حرف شنوی دارند؟ اینکه ایران و روسیه در ماه های گذشته به طور رسمی با طالبان مذاکره کردند نگرانی های آمریکا را بیشتر می کند زیرا می داند با ورود همسایه های قدرتمندی مثل ایران و روسیه به موضوع افغانستان آرایش سیاسی منطقه را پیچیده تر می کند. برای مقامات کاخ سفید قابل پذیرش نیست که در افغانستان حاکمیتی شکل بگیرد که هیچ ارتباطی با امریکا نداشته باشد و لذا احساس خطر می کنند.

طالبان تا دیروز هیچ مسئولیتی در اداره کشور نداشت، اما امروز باید متکفل تامین نیازهای ضروری و مهم مردم افغانستان باشد، امروز بار سنگین تامین امنیت، غذا، سوخت، دارو و اشتغال بر گردن هبت الله آخوندزاده و سایر سرکرده‌های این گروه است. آن‌ها باید شکم دهها میلیون نفر را سیر کنند.
افغانستان و مردم آن وارد تونل تاریکی از زمان شده‌اند. دو راه بیشتر ندارند، یا شانس آورده و سرکرده‌های طالبان با گذشته شان متفاوت باشند و با مردم به درستی برخورد و رفتار کنند که تجارت و زندگی در این کشور شکل بگیرد که این بهترین شکل ممکن است یا اینکه همان خطراتی که از گذشته آنها در سر داریم دوباره زنده شود.

باید دید آیا طالبان عاقلانه رفتار و دیگران را در حکومت شریک می کنند که بتوانند مملکت داری کنند و برای اداره اقتصاد کمک کنند.

نگاهی جدید در پوسته زیرین طالبان

طالبان و سهیم کردن دیگران در قدرت

دیدارهای مسئولان طالبان مانند انس حقانی عضو تیم مذاکره کننده و ملا عبدالغنی برادر با حامد کرزی، عبدالله عبدالله و فضل هادی مسلمیار نشانه های است که طالبان به دنیا مخابره می کنند تا بتوانند مقبولیت بین المللی نیز کسب کنند. این دیدارها به نوعی تلاش طالبان برای حضور چهره‌های مورد قبول افغانستان در قدرت است تا بتوانند برای آن‌ها در عرصه بین‌المللی چانه‌زنی کنند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که کار بسیار بسیار سختی در پیش دارند.

نگاهی جدید در پوسته زیرین طالبان

هزینه های جنگ افغانستان
جنگ آمریکا در افغانستان براساس آماری که دانشگاه براون اعلام کرده است هزینه ۲.۲۶ تریلیون دلاری در برداشته است. این امر یعنی آمریکا در ۲۰ سال گذشته از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی تاکنون روزانه ۳۰۰ میلیون دلار برای خرج کرده است. یعنی سرانه آن به ازای هر افغان معادل ۵۰ هزار دلار بوده است و فقط برای ساختن ارتش این کشور ۸۵ میلیارد دلار هزینه شده است. ارتشی که حتی نتوانست اشغال کابل را یک روز به تاخیر اندازد. این در حالیست که جنگ افغانستان موجب جان باختن دو هزار و ۵۰۰ سرباز آمریکایی و نزدیک به چهار هزار پیمانکار غیرنظامی آمریکایی نیز شده است. همزمان ۶۹ هزار نظامی افغانستان، ۴۷ هزار غیرنظامی و ۵۱ هزار شبه نظامی نیز کشته شده‌اند. هزینه مراقبت از ۲۰ هزار مجروح و معلولِ آمریکایی به جا مانده از جنگ افغانستان تاکنون ۳۰۰ میلیارد دلار برای آمریکا هزینه در بر داشته و مطابق برآورد دانشگاه براون، باید به این هزینه ۵۰۰ میلیارد دلار دیگر نیز افزوده شود. بر پایه این بررسی، بخشی از مخارج جنگ افغانستان با خروج نیرو‌های آمریکایی در دوره ریاست جمهوری جو بایدن به پایان نمی‌رسد؛ زیرا دولت‌های پیشین برای تامین این هزینه‌ها ناگزیر به استقراض شده بودند که تاکنون به ازای آن ۵۰۰ میلیارد دلار بهره پرداخت کرده‌اند؛ رقمی که بخشی از هزینه ۲.۲۶ میلیارد دلاری جنگ افغانستان به شمار می‌رود. محققان دانشگاه براون تخمین زدند که هزینه بهره بدهی جنگی افغانستان برای دولت آمریکا می‌تواند تا سال ۲۰۵۰ میلادی به ۶.۵ تریلیون دلار برسد؛ رقمی که سرانه آن به ازای هر شهروند آمریکایی ۲۰ هزار دلار خواهد شد.این عدد البته فقط برای طرف آمریکایی است که عمده آن هم به جیب شرکت‌های اسلحه‌سازی، شرکت‌های امنیتی، سازمان‌های جاسوسی و شبکه‌های طرف قرارداد رفته است.

علاوه بر امریکا، کشور‌های عضو ناتو، استرالیا و برخی طرف‌های دیگر هم در افغانستان حضور داشته‌اند که بدون شک هزینه همه آن‌ها در طول ۲۰ سال گذشته عدد بسیار درشتی می‌شود که اگر فقط یک پنجم آن در افغانستان سرمایه‌گذاری شده بود، امروز این کشور بسیار پیشرفته بود