عدم استفاده از پیوست های رسانه ای و در نظر گرفتن الزامات رسانه ای، روشنگری ها و تولید محتوا از وضعیت وخیم محلات که سبب افزایش جرم و مشکلات برای ساکنین شده و انتشار آن قبل از شروع طرح و یا ایجاد فضای رسانه ای، لحاظ نشده و متولیان امر در این عرصه مقصر بوده و هستند...

در روزهای اخیر به صورت گسترده و عجیبی خبر تخریب بافت فرسوده شیراز در فضای مجازی ترند شده که می طلبد در این راستا به چند نکته پیرامون حواشی آن توجه نمود. ابتدا اینکه این خبر موضوع جدیدی نبوده و قریب به دو دهه از آن می گذرد.

و در این مدت همواره این طرح در حال اجرا بوده و نوع اطلاع رسانی و منابع خبری انتشار مجدد آن در نوع خود جالب است. دوم این که بیش از آنکه این موضوع در نهادهای تخصصی معماری و محافل شهرسازی قرار گیرد در محافل سیاسی و توسط فعالان سیاسی و محافل جناحی مطرح شده است. ترند شدن هشتگ #بافت_تاریخی_شیراز در صفحات مجازی ضد انقلاب و همراهی آن با هشتگ های فراخوان های براندازی و حتی درخواست تجمع علیه جمهوری اسلامی به این بهانه، نشان از بهره برداری ناصواب و مشکوک از این خبر است.

پیوند دادن خبر تخریب بافت تاریخی شیراز با عنوان سومین حرم اهل بیت (ع) و حرم شاهچراغ یک نکته مهم دیگری است که به شدت در حال ترویج است. بدین شکل که این تخریب های احتمالی را ناشی از طرح توسعه حرم شاهچراغ و آستانه دانسته و یک تقابل بین دین و فرهنگ شهر شیراز در حال پیگیری است. نکته عجیب و قابل توجه دیگر شبیه کردن و تمثیل داستان تخریب تخت جمشید توسط آقای خلخالی با این خبر است که در ایام دهه فجر به شدت به عنوان یک شبهه تاریخی مطرح شده و بر آن اصرار ورزیده می شود. انتقام گیری از دولت آقای رئیسی و یا تخریب دولتمردان منتسب به ای

شان نیز در این خبر رسانی ها به وضوح به گوش می رسد. آنجایی که سایت انتخاب با تیتر همسر انسیه خزعلی به این موضوع وارد شده و این نسبت بارها در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است. در عرصه میدانی اسناد و مدارک چندانی در مورد مکان تخریبی، ابعاد آن و … به صورت دقیق توسط دستگاه های اجرایی منتشر نشده و این سبب یک سردرگمی عجیب در کاربران شده، که حتی صفحات با بازدید بالا نقشه بازارچه جدید بین الحرمین را نیز در فهرست ابنیه تاریخی قرار داده اند!! واکنش غیر تخصصی متولیان امر به این موضوع هم مهم است، اینکه آنان خود به این سواستفاده دامن زده و با عدم تفکیک دغدغه مندی های دلسوزانه و پاسخ کارشناسی و با اعداد و ارقام به منتقدان تقریبا همه را با چوب ضد نظام رانده و سبب ایجاد یک جبهه مشترک بین منتقدان و مغرضان این طرح می شوند.

عدم استفاده از پیوست های رسانه ای و در نظر گرفتن الزامات رسانه ای، روشنگری ها و تولید محتوا از وضعیت وخیم محلات که سبب افزایش جرم و مشکلات برای ساکنین شده و انتشار آن قبل از شروع طرح و یا ایجاد فضای رسانه ای، لحاظ نشده و متولیان امر در این عرصه مقصر بوده و هستند.

هر چند می طلبد که این موضوع در شهر شیراز امنیتی دیده نشود، اما به نظر می رسد بر اساس آنچه بیان شد، دشمن بر آنست که موضوع را امنیتی نموده و از آن برای اهداف شوم خویش نهایت بهره برداری را در شهر شیراز که در اغتشاشات اخیر نسبتا آرام بود، انجام دهد.