وزیر امور خارجه گفت: ما قصد برجام ۲ و ۳ نداشتیم اتفاقاً برجام ۲ ما همان برنامه جامع اقتصاد مقاومتی بود، چرا که برای موفقیت در برجام نیاز داشتیم که طرف مقابل احساس کند ما از نظر اقتصادی وابسته به آنها نیستیم.

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در ویژه‌برنامه سالگرد شهات حاج قاسم سلیمانی با عنوان «مرد میدان» که از شبکه سه سیما پخش شد، با اشاره به جلسات همفکری خود با شهید سلیمانی گفت:‌ من با حاج قاسم قبل از وزارت خیلی رفیق بودم، لذا بعد اینکه وزیر شدم نیاز دیدیم که همه کارهایمان را در حوزه منطقه‌ای با هم هماهنگ کنیم.

وی افزود: حاج قاسم فرمانده‌ای بود که خود را سرباز رهبری می‌دانست. بعضی‌ها به من می‌گویند “حاج قاسم نظرش راجع به برجام چه بود؟”، من می‌گویم نمی‌دانم، چون هیچ‌گاه راجع به برجام با من صحبت نکرد. ما هروقت با هم می‌نشستیم راجع به منطقه صحبت می‌کردیم، نمی‌خواهم بگویم حاج قاسم طرفدار برجام و یا مخالف برجام بود نمی‌دانم واقعاً.

وزیر امور خارجه در پاسخ به این سؤال که  شاید نگرانی حاج قاسم درخصوص  برجام ۲ و ۳ بوده است، اظهار داشت: ما قصد برجام ۲ و ۳ نداشتیم اتفاقاً برجام۲ ما همان برنامه جامع اقتصاد مقاومتی  بود، چرا که برای موفقیت در برجام نیاز داشتیم که طرف مقابل احساس کند ما از نظر اقتصادی وابسته به آنها نیستیم.

وی درباره تفاوت دیدگاه‌ها با حاج قاسم سلیمانی گفت: من و حاج قاسم الزاماً دیدگاه‌های یکسان نداشتیم و امکانی برای ما پیش آمد تا گفت‌و‌گو کنیم، نهایت به توافقی می‌رسیدیم که مثلاً طرح ۴ماده‌ای صلح سوریه و یمن را پیش ببریم. ممکن بود خب،‌ ایشان ماده‌های دیگری در این زمینه در سر داشتند و یا من ماده‌های دیگری در ذهن داشتم.

ظریف اضافه کرد:‌ در اکثر این موارد به توافق می‌رسیدیم، اگر هم به توافق نمی‌رسیدیم بالاخره رهبری بودند، شورای‌عالی امنیت ملی بود و می‌توانستیم بحث کنیم و به نتیجه برسیم اما این بحث‌ها جز یک مورد که حاج قاسم از من عصبانی شد بقیه‌اش دوستانه بود. آن یک مورد رفتم دبیرخانه رفتم دیدم حاج قاسم عصبانی است، رفتم بالای سرش ماچش کردم و گفتم  “ما با هم رفیق هستیم. حالا بحثی داریم و تمام می‌شود”.

وی در پاسخ به سؤال مجری برنامه مبنی بر اینکه آن یک مورد چه بوده است، اظهار داشت:‌ دوره‌ای بود که وضع سوریه خیلی بد شده بود. من و ایشان دو نظر متفاوت داشتیم، در مورد اینکه چگونه ادامه دهیم و من فقط آن موضوع احساسی‌اش یادم مانده و اصل موضوع یادم نمانده است.

ظریف گفت:‌ همیشه همین‌طور بود و هیچ جلسه‌ای را تمام نمی‌کردیم، مگر اینکه واقعاً همدیگر را در آغوش می‌کشیدیم و خداحافظی می‌کردیم. من همیشه نگران حاج قاسم بودم مخصوصاً وقتی که سفر می‌رفت اگر قابل بودم فَاللَّهُ‌ خَیْرٌ حَافِظاً… در گوششان می‌خواندم.

وزیر امور خارجه تصریح کرد:‌ ببینید هیچ دونفری یک دیدگاه ندارند، من حتی با همکاران خودم هم بحث می‌کنیم، برخی وقت‌ها داد و بیداد می‌کنیم، چون قاعده ما این است که همه چیز را بعد از همفکری اجرا می‌کنیم و این‌طور نیست که من چون وزیر خارجه هستم دستور می‌دهم، خیر، بحث می‌کنیم.

وی در پایان خاطرنشان کرد:‌ ما با حاج  قاسم در دو حوزه مختلف کار می‌کردیم؛ حاج قاسم وظیفه‌اش میدان بود و برای او موفقیت در میدان مهم بود، من وظیفه دیگری داشتیم و این‌که موفقیت در میدان را با موفقیت در صحنه بین‌المللی همسو کنیم، گاهی اوقات نمی‌شد و باید کلنجار می‌رفتیم؛ ولی فکر نمی‌کنم هیچ‌وقت این کلنجار رفتن در بحث تأثیری در علاقه گذاشته باشد، خانواده من می‌دانستند که چقدر حاج قاسم را دوست دارم و خانواده حاج قاسم هم می‌دانستند که چقدر ایشان به من لطف داشتند.

انتهای پیام/+