مدتها بود شیراز چنین به خود ندیده بود، جمعیتی پرشور، یکدست، عزادار و گریان که در روز عاشورا گرد هم آمده و یک نوا برای حسین زهرا(س) و سربازی از مدافعان حریم خواهرش زینب کبری سلام الله علیها صدای عشق سر دهند. اینجا شیراز است، سومین حرم اهل بیت (ع) و مردمی که سالهاست دل […]

مدتها بود شیراز چنین به خود ندیده بود، جمعیتی پرشور، یکدست، عزادار و گریان که در روز عاشورا گرد هم آمده و یک نوا برای حسین زهرا(س) و سربازی از مدافعان حریم خواهرش زینب کبری سلام الله علیها صدای عشق سر دهند.
اینجا شیراز است، سومین حرم اهل بیت (ع) و مردمی که سالهاست دل در گروه حسینی دارند که اسلام به برکت خون او زنده است. حسینی که شیرازی ها اثبات کردند فقط برای زمان خود نبوده است.
اثباتشان عزای حسینی است، سیه پوش کردن خود و شهر و بالاتر از این حس زیبای شور انگیز، داشتن معرفتی که تشییع امروز عمل به آن آنست. تشییع پیکر شهیدی که چون حسین در دفاع از حریم ولایت و امامت به شهادت رسید و چون حسین سر بریده بر نیزه رفت.
و اکنون شیرازی ها در روز عاشورا، عاشورایی به پا کردند تا بگویند که شیراز حسین را نه با دل صرف، بلکه با سر بریده لبیک می گوید و با افتخار و شکوه سر بریده را تشییع می کند تا شاید حاجتی دیگر برای بریده شدن سری در دفاع از حریم اهلبیت (ع) گیرد.
و این را باید بود دید که چطور زیر تابوت سردار بی سر حاج عبدالله اسکندری، نوا سر داده که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و مطمئنا دیگر با این شور کربلا در ایران تکرار نمی شود اما اگر جایی چون سرزمین شام و عراق، یزید و یزیدیان چون داعش نوایی از ظلم سر داد همین لشکر انبوه از ارگ تا حرم خود قاسم و عباس خواهند بود، سربازانی که در عمل ثابت کردند، فدایی هستند چون شهید حاج عبدالله اسکندری.
آری اینجا شیراز است، روز عاشورا که اگر عاشورا نبود، باز عاشورا بود، اما نه با هلهله شادی در تشییع سر بریده، بلکه در تشییع باشکوه پیکری که آوازه شیراز را چون همیشه در عرش خداوندی ماندگار کرد.

✍️ سید محسن هاشمی