هادی فردوسی سروستانی در سوگ شهید مقاومت حاج عبدالله اسکندری چند رباعی سروده است

به گزارش آینه فارس ، هادی فردوسی سروستانی شاعر نام آور استان فارس در سوگ سردار بی‌سر شهید حاج عبدالله اسکندری چند رباعی سروده است که به گفته خود این رباعی را به سیدالشهدای مقاومت استان فارس سردار حاج عبدالله اسکندری و شهیدان مدافع حرم تقدیم کرده است.

بر دفتر عاشقی قلم یعنی تو
بر شانه ی عاشقان، علم یعنی تو
ای ماه شب نبرد، ای عبدالله
سردار مدافع حرم یعنی تو

________________
از عرش، نوید عشق را آوردند
آوای امید عشق را آوردند
بر شانه ی آفتاب، یاران جهاد
سردار شهید عشق را آوردند

________________
از عرصه ی عاشقی سرافراز آمد
خونین پروبال، مست پرواز آمد
با خود خبر شهادتش را آورد
هر قاصدکی که از سفر باز آمد

________________
هم تشنه ی دیدار شهیدان هستی
هم در همه جا یار شهیدان هستی
در عرصه ی حق مقاومت یعنی تو
در فارس تو سالار شهیدان هستی

________________
بر شانه ی باد رفت و پرپر آمد
بانگ ظفر از نخل تناور آمد
دیدیم که با عشق حسین بن علی
سردار سپاه عشق بی سر آمد

________________
در حادثه توفنده تر از طوفان شد
روشنگر راه مذهب و ایمان شد
روزی که به یاران شهیدش پیوست
بر خوان حسین بن علی مهمان شد

________________
پرواز پیام کوچ برگی سرخ است
خندیدن گل زیر تگرگی سرخ است
بر لاله چرا کفن بپوشم ، وقتی
زیبایی زندگی به مرگی سرخ است

________________
برخیز و ببین سینه ی صدچاکم را
هنگام خطر ، شوق عطشناکم را
در باور من عشق وطن می جوشد
خون می دهم و نمی دهم خاکم را

________________
بر دفتر خون ، مدادها سرخ شدند
در ذهن حماسه ، یادها سرخ شدند
وقتی خبر مرگ تو را آوردند
از داغ ، تمام بادها سرخ شدند

________________
تو بخشیدی همه بال و پرت را
به ایمان وصل کردی باورت را
بنازم ای گل باغ شهادت
که در راه خدا دادی سرت را

________________
دل من ای وطن دیوانه ی تو
نبینم لرزشی در شانه ی تو
یقین دارم که از خاک شهید است
تمام خشت های خانه ی تو

________________
زمان دلتنگ و محزون می نویسد
زمین خونین و گلگون می نویسد
اگر نام شهیدی بر لب آید
قلم با جوهر خون می نویسد