مفسرین نظامی جهان نیز با مشاهده «دژهای مستحکم و مواضع دفاعی ارتش عراق» در شهر، آن را به «استالینگراد» تشبیه کرده بودند؛ اما چه شد که این «استالینگراد صدام حسین» در ۲۴ ساعت فرو ریخت و به دست رزمندگان جمهوری اسلامی افتاد؟ شهری که ارتش عراق برای تصرف آن ۳۵ روز با تمام قوا جنگیده بود. یکی از دلایل مهم این پیروزی به نوع ابتکارات و تاکتیکهای اتخاذ شده در عملیات برمیگردد. اینکه این تاکتیکها چه بودهاند و نیروهای عمل کننده چگونه کار کردهاند، در واقع رویکردی است ماهیتشناسانه و تحلیلی نظامی بر واکاوی عملیات بیتالمقدس.
در ادامه به سیر تحولات جنگ از پایان عملیات فتح المبین ـ که به آزادسازی سرزمین های اشغالی غرب شوش و دزفول انجامید ـ تا پایان عملیات بیت المقدس ـ که منجر به آزادسازی خرمشهر شد ـ اشاره کوتاهی میکنیم و شما میتوانید گزارش مفصل این رویداد را اینجا بخوانید.
علاوه بر این، منطقه عملیاتی بیت المقدس در مقایسه با منطقه عملیاتی، فتح المبین از ویژگیهای آشکاری برخوردار بود: «فقدان عارضه و ناهمواری در زمین منطقه»، «گستردگی وسعت منطقه» و «موانع طبیعی مانند رودخانه کارون و کرخه» از جمله این ویژگیها محسوب میشد. در مجموع منطقه مزبور به جز جادۀ نسبتاً مرتفع اهواز خرمشهر، فاقد عارضۀ حساس دیگری جهت پدافند بود. در نتیجه زمین منطقه به دلیل مسطح بودن برای مانور زرهی مناسب بود، ولی برای حرکت نیروهای پیاده به دلیل وجود دید و قرار گرفتن آنها در معرض تیر مستقیم مناسب نبود. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالته اهواز خرمشهر، شهر هویزه، رودخانه کارون، رودخانۀ شط العرب و رودخانه کرخه نور میشود.
همچنین لشکر ۱۵ نیز مسئولیت غرب اروند را به عهده داشت. باید یادآور شد که این یگانها قبل از شروع فعالیتهای اولیه نیروهای خودی در منطقه حضور داشتند و دشمن پس از احساس خطر نسبت به اقدامات آتی نیروهای ایران، واحدهای خود را در منطقه تقویت کرد و در طول عملیات نیز یگان های جدیدی را به منطقه درگیری آورد. به طور کلی دشمن در این عملیات دارای ۸ لشکر سازمانی و نزدیک به ۲۰ تیپ مستقل بود.
برآورد دیگری نشان می دهد، دشمن ۱۱ تیپ زرهی، ۷ تیپ مکانیزه و ۲۶ تیپ پیاده را جهت مقابله با نیروهای ایران به میدان نبرد گسیل داشته است. نیروهای دشمن از لحاظ تجهیزات استعدادی بالغ بر ۱۳۰۰ دستگاه تانک، ۱۳۰۰ دستگاه نفربر و ۵۳۰ قبضه انواع توپ داشتند و از پشتیبانی گستردۀ نیروی هوایی و هوانیروز برخوردار بودند.
در مباحث اولیه ای که بین طراحان عملیاتی ارتش و سپاه در مورد طرح مانور عملیات انجام شده بود، دو طرح مطرح شد که نهایتا پس از بررسی های فراوان و با توجه به مقدورات نظامی، طرح دوم مورد قبول همگان قرار گرفت.
طرح نخست دیدگاه طراحان نظامی ارتش جمهوری اسلامی مبنی بر اصلی قرار دادن محور جاده اهواز – خرمشهر برای تهاجم به دشمن بود. از جمله محاسنی که برای این طرح عنوان می شد، استفاده از شبکه های جاده های موجود در منطقه بود، ضمن اینکه موجب تأمین جناح منطقه عملیاتی نیز میشد. از جمله معایب ذکر شده برای این طرح، استحکامات دشمن در منطقه بود که با پیش بینی احتمال حمله رزمندگان ایران با اتکای به جاده اهواز خرمشهر ایجاد شده بود. در نتیجه عبور از سد دشمن بدون تلفات سنگین امکان پذیر نبود. علاوه بر این، با فرض عبور از خط مستحکم دشمن، دستیابی به هدف اصلی عملیات یعنی آزادسازی خرمشهر نیاز به صرف زمان طولانی و انجام عملیات های متعدد داشت.
طرح دوم، طرح پیشنهادی طراحان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که تلاش اصلی عملیات بر عبور از رودخانه کارون و ضربه وارد کردن به جناح نیرو های دشمن بنا نهاده شده بود، کاهش فاصله دستیابی به عمق مواضع دشمن و ضعف پدافندی نیروهای آن در این منطقه از جمله محاسن این طرح و مشکلات عبور از رودخانه کارون و نصب پل و ضرورت سرپل گیری و توسعه سرپل از معایب آن عنوان شده بود.
با گذشت زمان که مباحث شکل عملی تری به خود میگرفت، دو راهکار و تلاش پیش بینی شده بارها و بارها بررسی شد و نهایتا پس از بحثهای فراوان دربارۀ دو راهکار ارائه شده، فرماندهان ارتش نیز نسبت به پیشنهاد فرماندهان سپاه مجاب و مقرر شد تا تلاش اصلی عملیات از منطقه شرق کارون صورت گیرد.
- یک: قرارگاه قدس
- دو: قرارگاه فتح
- سه: قرارگاه نصر
- مرحلۀ اول عملیات
نیروهای خودی در تمام محورهای عملیات به مواضع نیروهای عراقی حمله ور شدند. اولین خبر درگیری از محور ۴ قرارگاه فتح به قرارگاه کربلا رسید. تیپ ۲۵ کربلا در ساعت ۵۵ دقیقه بامداد درگیر شده بود. به دنبال آن خبر درگیری کلیه یگانها در محور شمال و غرب منطقه عملیاتی اعلام شد.
در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه نور) به دلیل هشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها سرعت مناسبی نداشت و تنها تیپ بیت المقدس و تیپ ثارالله، موفق به عبور از مواضع دشمن و تصرف سرپل در جنوب رودخانه کرخه نور شدند. نیروهای دو یگان مزبور به دلیل عدم پوشش جناحین، به شدت تحت فشار دشمن قرار داشتند. در محور قرارگاه فتح، یگانهای خودی ضمن عبور از رودخانۀ کارون به سرعت خود را به جادۀ اهواز خرمشهر رساندند و به ایجاد استحکامات پرداختند.
مسدود کردن راه عبور یگان های دشمن و اختلال در سیستم نقل و انتقال ارتش عراق در جادۀ اهواز خرمشهر از ماموریتهای این قرارگاه بود که به خوبی انجام شد. در محور قرارگاه نصر، یگانها به دلیل تاخیر در حرکت نیروها، وجود باتلاق در کنار جاده اهواز خرمشهر و همچنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، موفق به تصرف اهداف مورد نظر خود و الحاق با قرارگاه فتح نشدند. به همین دلیل، الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و همچنین تصرف اهداف مرحلۀ اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر تأمین شد؛ اما تا ۴۸ ساعت بعد، برخی رخنهها همچنین به قوت خود باقی بود، تا اینکه سرانجام پس از پنج روز درگیری و جنگ و گریز سرپل متصرفه از کیلومتر ۶۸ تا کیلومتر ۱۰۲ جادۀ اهواز خرمشهر تثبیت و کلیه رخنهها ترمیم شد. عملیات قرارگاه قدس در شب دوم نیز ناموفق بود و نیروها مجدداً به مواضع اولیۀ خود پس از شروع عملیات بازگشتند.
- مرحلۀ دوم عملیات
در این مرحله، آزادسازی شهر خرمشهر موقتاً از دستور کار عملیات حذف و تصمیم گرفته شد که قرارگاههای فتح و نصر به منظور بستن عقبۀ یگان های دشمن و ایجاد سهولت در تصرف شهر خرمشهر از جاده به سمت خط مرزی پیشروی کند و قرارگاه قدس نیز مأموریت یافت تا بصورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه نور اقدام کرده و در صورت موفقیت به گسترش آن بپردازد. عملیات در ساعت ۲۲:۳۰ روز ۱۶ / ۲/ ۱۳۶۱ آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جادۀ مرزی رسیدند اما یگانهای قرارگاه نصر با اندکی تأخیر و تحمل فشارهای دشمن، خود را به دژ مرزی رساندند و با قرارگاه فتح الحاق کردند. دشمن با مشاهدۀ جهت و سمت پیشروی رزمندگان به سوی دژ مرزی و نهایتاً بصره، بر سر دو راهی سرنوشت سازی قرار گرفت. در واقع دشمن تحتتأثیر تاکتیک ویژه عملیات، مجبور به اتخاذ یکی از دو تصمیم زیر بود:
۱٫ عقب نشینی از خرمشهر و نجات یگان های خود؛
۲٫ پذیرش ریسک سقوط شلمچه و محاصرۀ ارتش خود در جنوب.
فرماندهان ارتش عراق راه اول را انتخاب کردند و به لشکرهای ۵ و ۶ دستور عقب نشینی دادند. این اقدام ارتش عراق به دو منظور صورت گرفت: نخست اینکه دو یگان فوقالذکر از خطر محاصره و انهدام رهایی یابند و دوم اینکه زمینههای لازم برای تقویت هرچه بیشتر خطوط دفاعی بصره فراهم شد. این عقب نشینی از ساعات اولیه روز ۱۸ اردیبهشت آغاز شد که به علت تعجیل، منجر به اسارت تعدادی از نیروهای عراقی و بر جای ماندن تعداد زیادی از تجهیزات و امکانات یگانهای مزبور شد. نیروهای قرارگاه قدس بلافاصله پس از عقب نشینی دشمن به تعقیب آنان پرداختند و جادۀ اهواز خرمشهر (تا انتهای جنوب سرپل متصرفی در قرارگاه نصر) و مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه را آزاد کردند.
- مرحلۀ سوم عملیات
- مرحلۀ چهارم عملیات