#حقیقت_تلخ   یادم است روزی در تهران و در دیدار با مدیر یک سازمان مربوط به فضای مجازی، ایشان گفتند بگذارید آقای آذری جهرمی و دولت روحانی برود ما در فضای مجازی تاثیر می گذاریم، بگذارید ساختار سیاسی عوض شود همه چیز درست می شود، ما دیگر نمی گذاریم دشمن در این فضا جریان مسلط […]

#حقیقت_تلخ

 

یادم است روزی در تهران و در دیدار با مدیر یک سازمان مربوط به فضای مجازی، ایشان گفتند بگذارید آقای آذری جهرمی و دولت روحانی برود ما در فضای مجازی تاثیر می گذاریم، بگذارید ساختار سیاسی عوض شود همه چیز درست می شود، ما دیگر نمی گذاریم دشمن در این فضا جریان مسلط شود!!

یادش بخیر وقتی لب به سخن گفتن باز کردم و مشکل را نه در ساختار سیاسی و فرهنگی کشور، بلکه در سیاست های غلط سازمانی و اهداف نمایشی عنوان نموده، چون همیشه با چوب اصلاح طلبی و بی بصیرتی رانده شدم، همانگونه که ایشان به اسم اصولگرایی فورا در دولت جدید مسئولیت گرفت و خود از فضای مجازی کشور رانده شد.

اما امروز علی رغم وجود آن دولتی که منتظرش بودیم، وضعیت فضای مجازی کشور، وضعیت اسفباری است که هر روز شاهد ابعاد تاثیرگذاری تلخ آن بر کشور و مردم هستیم، چنانچه به راحتی عده ای در آن جولان داده و آنچه به دروغ و تذویر می خواهند به خورد مردم می دهند و تجاوزهای فرهنگی در بستر فضای مجازی علی رغم وجود چندین سازمان و تشکیلات انقلابی و پر مدعا آنقدر آشکار است که انسان از پذیرش آن توسط جامعه تعجب می کند.

اما در حالیکه این فضا نیاز به کار کیفی و پاسخگویی به شبهات و حضور اکانت به اکانت همچون طرح پلاک به پلاک حاج حسین یکتا دارد، سازمان ها به کمی گرایی مفرط روی آورده و انگار تعداد ترندینگ هشتگ ها و فیو و ری توییت ها مهمتر از همه چیز است، بگونه ای که اکانت مطرح و فعال توییتری نه در میزان علمی نویسی و رفع شبهه، بلکه در تعداد بالا و منظم توییت، ری توییت و طبق دستور عملیات پیش رفتن، مشخص می شود.

در این رقابت کسی با رفع شبهه و هجوم به فلان شخص معروف در توییتر و پاسخ کوبنده و علمی کاری ندارد، کسی به حمایت اکانت های معدود انقلابی که آتش به اختیار وارد عرصه شده، بر نمی خیزد اما می روند سراغ اکانت پدر های سازمان و آنها را حمایت کنند تا بگویند هستیم و این هستم ها با یک ادعا و تهمتی بنام فاکتور و هزینه توییت نگاری همه آن اندک دستاوردها را نیز از بین می برد.

بدتر از آن، ترندینگ ها و هشتگ محوری بودن هاست که آنقدر لوث شده که بررسی شش ماهه اخیر آنان نشان از یک فاصله گذاری با دردهای جامعه و مشکلات مردم است، بگونه ای که دشمن بجای مطالبه گری ما در عرصه هایی چون معیشت، خودرو و مبارزه با فساد، وارد عرصه شده و دارد مدیریت اذهان مردم را با طرح مشکلات و مسائل اصلی مردم در دست می گیرد و بهترین کار ما شده است یک دفاع منفعلانه.

رفتارهای توییتری را که می بینی انگار هدف فقط ترندینگ است و محتوا جایی ندارد، این ادعا را با دیدن عدم ارتباط بین محتوای توییت و هشتگ ها به راحتی می توان یافت، آنجا که حتی فریضه جهاد تبیین حضرت آقا نیز می شود که بازیچه دست ما که در یک کار نمایشی هدف نه خود جهاد تبیین بلکه هشتگ جهاد تبیین است!!

اکنون باید به سرعت این رویه را خاتمه داد، باید دانست که رابطه مستقیمی بین نمره سازمان به رده زیر مجموعه خود با نمره او در جنگ فرهنگی و رسانه ای وجود ندارد و این توهم که رضایت سازمان یعنی کار خوب فرهنگی را خاتمه داد.

باید بجای تکیه بر تعداد اکانت ها و ایجاد یک رقابت درونی گروهی و سازمانی بین رده های خودی به تقسیم کار فرهنگی و موضوعی و شخصی پرداخت و دسته های رفع شبهه ایجاد نمود و اکانت به اکانت سراغ آنهایی رفت که دانسته یا ندانسته مشغول لجن پراکنی هستند که اگر چنین نشود، می شود ادامه آنچه که کنون است. چنانچه ما در میان خود پر مدعا و دارای رتبه نخست و دشمن میان مردم قوی و مسلط است.

سید محسن هاشمی