مجموعه‌ای از شرایط که موجب می‌گردد تصمیمات و اقدامات حرفه‌ای، تحت تأثیر یک منفعت ثانویه قرار گیرد را تعارض منافع می‌نامند»، 

موقعیت‌های تعارض منافع چیست؟

تعارض منافع بستر یا موقعیتی را ایجاد می‌کند که افراد در آن موقعیت مجبور به تصمیم‌گیری در خصوص انتخاب منافع عمومی یا منافع شخصی خود می‌شوند. که عبارتند از:

۱ ـ اشتغال بیرونی :علاوه شغل سازمانی در بیرون نیز اشتغال داشته باشد.

۲ ـ ارتباطات پساشغلی :مانند مشغول شدن بازنشستگان در اداره خود.

۳ ـ تعارض منافع نظارت بر خود (اتحاد ناظر و منظور) :کسی که ناظر است برخود نظارت میکند.

۴ ـ تعارض منافع در قاعده‌گذاری برای خود (اتحاد قاعده‌گذار و مجری) همان کس که قانون گذار است مجری نیز هست.

۵ ـ تعارض درآمد و وظیفه مانند کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری ها

۶ ـ تعارض منافع در ارتباط/ پیوند/ وابستگی با گروه‌های اجتماعی (قومی، مذهبی، سیاسی یا حرفه‌ای)

۷ ـ تعارض منافع در ارتباطات خویشاوندی، خانوادگی و دوستانه

۸ ـ تعارض منافع ناشی از قبول هدیه یا پورسانت

۹ ـ تعارض منافع ناشی از در اختیار داشتن اطلاعات درونی سازمان مانند افشای طرح تفصیلی شهرداری

 راهکارهای مدیریت موقعیت‌های تعارض منافع چیست؟

برای مدیریت هر یک از موقعیت‌های ذکرشده روش‌ها و شیوه‌هایی مشخص‌شده است تا بتوان تا حد ممکن آن‌ها را کنترل نمود و یا از رخ دادنشان جلوگیری کرد. در کنار این موارد خاص راهبردهایی نیز برای مدیریت موقعیت­های تعارض منافع به‌صورت کلی و عام مطرح هستند که در اینجا اشاره کوتاهی به آن‌ها می‌کنیم:

۱ ـ موارد عام:

ـ افشای وجود تعارض منافع: افشای تعارض منافع یکی از راه‌های مهم و کم‌هزینه برای مدیریت و کنترل آن است. افراد در زمان‌هایی خاص مانند شروع تصدی یک مسئولیت، بستن قراردادها یا تغییر جایگاه باید تعارض منافع بالقوه موقعیت خود را افشا کنند.

ـ اعمال محدودیت: یکی از راه‌های کنترل تعارض منافع ایجاد محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های قانونی برای برخی موارد مانند داشتن شغل دوم، دریافت هدایا، سهامداری یا مالکیت شرکت‌های خصوصی توسط خود مسئول یا اعضای خانواده‌اش است.

ـ اعلام منافع مالی: مسئولان در برخی مشاغل باید دارایی‌های شخصی و خانوادگی‌شان را در زمان تصدی یک مسئولیت اعلام نمایند.

۲ ـ موارد مبتنی بر موقعیت:

ـ متأثر کردن قاعده گذار از نتایج اجرای قواعد یا تفکیک قاعده گذار و مجری

ـ تفکیک ناظر و نظارت شونده

ـ برطرف کردن تعارض میان درآمدها و وظایف سازمان: از طریق تعیین مسیر دیگری برای کسب درآمد برای سازمان که در تعارض با وظایف و اهداف آن نباشد.

ـ برطرف کردن تعارض بین وظایف یک سازمان: باید وظایف یک سازمان را به‌گونه‌ای تعریف و تعیین نمود که باهم در تعارض قرار نگیرند.

ـ تغییر قواعد در فرایندهای کارشناس محور: باید به‌گونه‌ای عمل شود که در موارد نیاز به نظر کارشناس (امضای طلایی) احتمال فساد کم شود برای مثال از طریق قطع رابطه کارشناس و متقاضی و کاهش امکان تبانی

کارشناس ارشد حقوق کاظم قبادی سعدی